ارنست همینگوی در سال ۱۸۹۹ در اوک پارک ایالت ایلینوی دیده به جهان گشود. پدرش پزشک و مادرش خانه دار و مذهبی دو آتیشه بود. این نویسنده نام آشنای آمریکایی در سال ۱۹۵۴ به خاطر مهارتش در هنر روایت که مخصوصا این اواخر در کتاب پیرمرد و دریا به نمایش گذاشت، و همچنین تاثیر بسزایی که در سبک معاصر اعمال کرده، برنده جایزه نوبل ادبیات شده است.
کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا، رمان کوتاهی است. این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. کتاب پیرمرد و دریا واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگیاش به چاپ رسید. این داستان، که یکی از مشهورترین آثار اوست، شرح تلاشهای یک ماهی گیر پیر کوبایی است، که در دل دریاهای دور برای به دام انداختن یک نیزه ماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزهٔ مرگ و زندگی میگردد.
دوره جوانی
او پس از اتمام دوره دبیرستان، در سال ۱۹۱۷ برای مدتی در کانزاس سیتی به عنوان گزارشگر گاهنامه استار مشغول به کار شد. در جنگ جهانی اول او داوطلب خدمت در ارتش شد اما ضعف بینایی او را از این کار بازداشت. در عوض به عنوان راننده آمبولانس صلیب سرخ در نزدیکی جبهه ایتالیا به خدمت گرفته شد. وی در ۸ ژوئیه ۱۹۱۸ مجروح شد و ماهها در بیمارستان بستری بود.
در بازگشتش به ایالت متحده مردم شهر و محلهاش در اوک پارک از او مانند قهرمانان استقبال کردند. ارنست کار خبرنگاری را از سر گرفت. در پاریس ارنست برای تورنتو استار مشغول به کار شد. وی به داستان نویسی مشغول شد. طی همین دوران یعنی بین سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶ بود که او در مقام یک نویسنده به شهرت رسید.
در سال ۱۹۲۱ با هدلی ریچاردسن اهل سن لوییز آشنا و عاشق او شد. آنها با هم ازدواج کردند و بنا بر توصیه شروود اندرسن برای شروع زندگی، پاریس را انتخاب کردند.
در سال ۱۹۲۶ ارنست همینگوی با پائولین فایفر ثروتمند دیدار کرد. این آشنایی ازدواج اول او را به جدایی کشاند. ارنست و پائولین در سال ۱۹۲۷ با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب دو پسر شدند. پاتریک در سال ۱۹۲۸ و گرگوری درسال ۱۹۳۱ به دنیا آمد. او در همان دوران زندگیاش با پائولین خانهای در شهر کی وست فلوریدا خرید.
در اواخر دهه ۱۹۳۰ همینگوی عاشق زنی روزنامهنگار و نویسنده به نام مارتا گلهورن شد و در سال ۱۹۴۰ با او ازدواج کرد. ارنست همچنین در سال ۱۹۴۴ با ماری ولش ملاقات کرد و این بار دلباخته او شد، از مارتا در سال ۱۹۴۵ جدا شد و در ۱۹۴۶ با ماری ازدواج کرد.
ارنست همینگوی بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول زخمی شد، در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا جنگید و سفرهای توریستی به حیات وحش آفریقا داشت و ماهی گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا را تجربه کرد.
دیدگاه منتقدین
منتقدین همواره سبک نوشتار او را مورد تحسین قرار داده و داستانهای او را با کیفیت و گیرا دانستهاند. او طبع نویسندگی را در آمریکا تغییر داده است. همینگوی از ترکیبات پیچیده در نوشتههایش پرهیز کرده است و هفتاد درصد جملات ساختار بسیار سادهای دارند. او در جنگ جهانی اول شرکت داشته و زخمی شده است. بسیاری از داستان هایش برگرفته از تجربیات وی در جنگ بوده است. او از حداقلها بیشترین بهره را برده است و زبان را با آراستگی مورد استفاده قرار داده است. قالب اصلی داستان های او عشق، جنگ، طبیعت و از دست دادن است. وی همچنین به مفهوم مرگ توجه ویژهای داشته است. همینگوی سرانجام در سال ۱۹۶۱ با تفنگ شکاری خود خودکشی کرد.