polyglot یا چندزبانه به فردی که چند زبان می داند (به ویژه مهارت های نوشتن و مکالمه) و همچنین آثار یا جوامعی که در آنها چندین زبان مورد استفاده قرار میگیرد گفته می شود.
اغلب جوامع در جهان چندزبانه هستند. تسلط به چندین زبان، چه برای خود شخص و چه برای جامعه بسیار ارزشمند است. زبان پیوند نزدیکی با هویت، روند اجتماعی شدن و نیز بیان فرهنگی داشته و بنابراین بخش مهمی از زندگی کودک و بزرگسال را تشکیل میدهد. دوزبانه بودن آنقدر مزایای زیادی دارد که اکثر خانوادههای دو یا چند زبانه هرگز نمیتوانند تصور کنند که میتوانند این زبانها را از دست بدهند.
برخی به دلایل تفریحی و یا تجاری قصد سفر و مسافرت به کشورهای مختلف را دارند و میدانند که برای آنکه به بهترین نحو از این سفر بهره یا لذت ببرند میبایست یک یا چند زبان دیگر نیز بیاموزند یا ضمن تقویت زبان انگلیسی خود زبان دیگری را هم فرا بگیرند.
برای یادگیری این زبان ها برخی به کلاس های آموزش زبان میروند یا به خواندن کتاب و مشاهده فیلم های آموزشی میپردازند. برخی هم سعی میکنند به هر نحوی ضمن ارتباطات مهارتهای زبانی بویژه مکالمه خود را تقویت نمایند.
تسلط به یک زبان، به چه معنا است؟
در کدام مرحله از یادگیری زبان، ما میتوانیم ادعا کنیم که به آن زبان تسلط پیدا کردهایم؟ زمانی که بتوانیم به راحتی گفتوگو کنیم یا زمانی که بتوانیم در مورد موضوعات پیچیده صحبت کنیم؟ آیا برای اثبات ادعای خود نیاز به مدرک خاصی داریم؟
تسلط به زبان برای هر فرد معنای متفاوتی دارد. عدهای معتقد هستند که تسلط بر زبان یعنی توانایی صحبت کردن با اطمینان بدون درنگ و اشتباه در موقعیتهای اجتماعی رایج. در واقع آنچه که شما در زندگی روزمره به آن نیاز دارید، سطحی متوسط از تسلط به زبان است. اما برای موقعیتهای حرفهای، سطوح بالاتری نیاز دارید.
بسیاری از افراد چندزبانه توصیه میکنند که بهتر است در آغاز راه، کتاب های آموزشی را کنار گذاشته و از روز اول، صحبت کردن را تمرین کنید. زمانی که به مراحل بالاتر رسیدید، کتاب میتواند راهگشای شما باشد.
یکی از سوالهایی که از افراد چند زبانه زیاد میپرسند این است که به چند زبان میتوانید صحبت کنید و مسلط هستید؟ در واقع هیچ پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد. چرا که تعریف افراد از تسلط بر یک زبان و توانایی استفاده از آن در مکالمه با یکدیگر متفاوت است.
ویژگی مشترک همهی افراد چندزبانه چیست؟
در میان همهی افراد چندزبانه، یک ویژگی مشترک وجود دارد و آن ویژگی این است که همهی آن ها با استفاده از تجربه و آزمون و خطا، روشی را که بهتر در مورد آنها جواب میدهد، یافتهاند و روی آن سرمایهگذاری میکنند. آنها این روش را بارها و بارها و برای زبانهای گوناگون اجرا کرده و به موفقیت رسیدهاند.
اگر شما هم میخواهید در زمینهی یادگیری زبان موفق شوید باید همین کار را انجام دهید. روشی را که مناسب شما است، پیدا کنید. تجربه کنید و از امتحان کردن روشهای جدید نترسید. به مرور زمان روش کلیدی خود را پیدا میکنید و از اینجا به بعد چه کسی میتواند شما را در یادگیری زبان محدود کند؟ چه کسی میداند که شما به چند زبان مسلط خواهید شد؟
آیا آشنایی با چند زبان، اختلالی ایجاد نمیکند؟
دقت کنید که ما اختلالی داریم به نام زبانپریشی یا Aphasia یا آفازی که البته بیشتر به آن نوع بیماری گفته میشود که به خاطر آسیب مغزی رخ میدهد (مثلاً بر اثر سکته مغزی) و کاربر امکان تکلم ندارد.
به نظر میرسد یادگیری همزمان چندین زبان در کودکان، کار خطرناکی باشد! اما در سنین بالاتر این مشکل به این شدت رخ نمیدهد، اما مشکلاتی مانند مشکل «تداخل زبانی» یا Language Interference در این حالات دور از ذهن نیست. شما وقتی زبانهایی را یاد میگیرید که ریشههای یکسان دارند معمولاً دارای شباهتهایی هستند که همین شباهتها مشکلساز میشوند. (مثلاً زبان انگلیسی و فرانسوی) تداخل زبانی امری کاملاً طبیعی و در برخی مواقع غیرقابلاجتناب است، اما خوشبختانه بعد از مدتی قابل حل است.
پیشنهاد میشود که زبانهایی که ریشههای یکسان دارند را به طور همزمان یاد نگیرید.
از نظر تئوری ذهن شما اگر دو فعالیت را با هم انجام دهد نسبت به زمانی که یکی از آن فعالیت ها را به تنهایی انجام می دهد عملکرد ضعیف تری دارد. پس می توان گفت هنگامی که شما دو زبان را با هم یاد می گیرید مقایسه در ذهنتان صورت می گیرد و باعث می شود که عملکردتان تنزل پیدا کند. اما اگر زمان کافی برای کار داشته باشید این مشکل چندان شما را آزار نخواهد داد.
اما در پایان باید گفت اگر شما زمان کافی دارید یادگیری چندین زبان همزمان برایتان میسر است اما بهتر است زبان هایی را انتخاب کنید که دارای ریشه های متفاوت باشند.
برای یادگیری چند زبان، عجله نکنید!
برای یادگیری بیش از دو زبان به طور همزمان اقدام نکنید! یادگیری بیش از دو زبان، ساختار گرامری که در ذهن شما باید ساخته شود را خراب میکند.
اگر لازم است دو زبان را به طور همزمان یاد بگیرید، دو زبان را که به هم شبیه نباشند انتخاب کنید.
یک اصل هم در تحقیقات اثبات شده و آن اینکه شما هر چه زبان بیشتری یاد میگیرید، یادگیری زبان جدیدتر برای شما آسانتر میشود.
از طرفی، با توجه به اینکه ما در ایران معمولاً نمیخواهیم با زبانهایی که بلدیم صحبت کنیم، بلکه فقط برای Listening (درک شنیدار) نیاز داریم، به نظر میرسد مشکل خاصی در یادگیری زبانهای بیشتر وجود نداشته باشد.
به هر حال، پیشنهاد نهایی این است که در یادگیری چند زبان عجله نکنید. اجازه دهید زبان اول تا حد قابل قبولی پیش برود و سپس به سراغ زبان بعدی بروید.
چند زبانهها در این امر هم عقیدهاند که خجالتی نباید بود. وقتی که زبانی را میآموزید هیچ چیز نباید شما را از بیان اندیشه در آن زبان باز دارد.
شرط دوم کنجکاوی گستاخانه است. همیشه هر پرسشی که دارید از هر کسی بپرسید، سعی کنید با گویندگان آن زبان و کسانی که در زبان آموزی به شما کمک میکنند حداکثر ارتباط را برقرار کنید.
سوم، گرچه ممکن است عجیب به نظر آید، باید بیشتر به موسیقی گوش دهید تا قدرت شنیدن شما بهبود یابد. خوب شنیدن به بیان شمرده و تلفظ کلمات در زبان خارجی کمک بسیاری میکند.